بارزترین نشانه هر ملت و فرهنگی زبان آن می باشد. نژاد، پوشش و غیره در درجه های بعدی نشانههای مشخص یک ملت قرار میگیرد. برای همین حفظ زبان یکی از دغدغه های اصلی جهان معاصر به شمار میرود. همانطور که در بررسی های زیست محیطی سازمان ملل متحد آمده بین ۵۰۰۰ تا ۷۰۰۰ زبان زنده در جهان وجود دارد که رشد تکنولوژی و ارتباطات و سیطره امپریالیسم فرهنگی باعث شده که بسیاری از زبان شناسان معتقد به این باشند که عمر بسیاری از این زبان ها به یک سده ی دیگر قد نمی دهد. مرگ یک زبان یعنی مرگ فرهنگ و تمدن یک ملت؛ و آنچه که مرگ زبان را رقم میزند قدرتهای جهانی چون آمریکا و اروپا است که با سیطره اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و رسانهای که در جهان پیدا نموده اند باعث میشوند جهان را به معنا و صورتی که خود خواستار آن هستند بسازند و از طرفی هر چند متفکران پستمدرن تلاش نموده اند که توجه به خرده فرهنگ ها و فرهنگهای محلی را بخشی از محور تفکر خود قرار دهند تا از این طریق بتوانند در حفظ آنها قدمی برداشته باشند. اما واقعیت این است که «در جهان امروز هر فرهنگی که قدرت کمتری دارد و از لحاظ مالی سرمایهگذاری کمتری انجام می دهد با دور تندتری در حال از بین رفتن است» زبان کُردی یکی از زبان های در معرض خطر نابودی است. جدا از سیطره امپریالیسم فرهنگی بر جوامع باید توجه داشت که زبان کُردی که دارای تاریخ ۷۰۰۰ ساله است و زبان اقوامی چون گوتی ها، کاسی ها، میتانی ها و غیره در سرزمین کنونی کردستان، کرمانشاه و لرستان بوده است و با مهاجرت سه قبیله پارت و پارس و ماد به ایران و افغانستان کنونی بعدها با تلفیق اقوام گوتی، کاستی و غیره با حکومت ماد اولین حکومت در سرزمین ایران در هگمتانه با پادشاهی دیاکو تشکیل می شود. اما بهر حال زبان فارسی از دیرباز به عنوان زبان رسمی کشور مطرح شده است و زبان کردی به عنوان یک زبان اقلیت مورد توجه قرار گرفته و جدا از آن فشار امپریالیسم فرهنگی در جهان که گفته شد برخورد سیستماتیک جامعه نیز با فرهنگ و خرده فرهنگ های خود باعث شده که با دور تندتری در حال انقراض آنها باشد.
در گذشته با توجه به ارتباط کم اقوام و ملتها، در درون هر قوم و ملتی واژگانی را بر مبنای نیاز خود خلق می کردند و گاهی واژگانی که از زبان بیگانه وارد میشد با کج فهمی و یا صیقل دادن آن در زبان خود، کلید واژه های مستقل از آن ساخته می شد که مختص آن زبان می گردید. مثلاً ورود واژه تلویزیون که در کردی کلهری تلیزون تلفظ می شد. این خلق کردن واژه به صورت طبیعی انجام می گرفت و در دهه های گذشته کاملا کاربرد خود را از دست داده و هر کسی تلاش میکند کلید واژه های بیگانه را همانطور که هستند تلفظ نماید چرا که امکان دارد مورد تمسخر دیگران قرار بگیرد و این یکی از راه های ارزان خلق واژگان در زبان کُردی بود که ما آن را هم از خود گرفتیم.
جوامع به طروق مختلف می توانند در حفظ زبان کوشا باشند برای نمونه:
_اعلام زبانهای بومی به عنوان زبان رسمی هر منطقه جغرافیایی و در کنار آن فراگیری زبان رسمی کشور (مثلا کشور هند برای حفظ زبان های بومی خود بیش از ۶۰ زبان رسمی اعلام کرده است)
_ایجاد فرهنگستان های زبان های بومی به صورت رسمی در هر جامعه برای حفظ و تقویت زبان های محلی
_آگاهی بخشی به اقشار جامعه برای حفظ فرهنگ و زبان بومی خود
_ترویج رسانه ای زبان های محلی در قالب فیلم، مکتوبات و جراید و حمایت مالی از آنها
_بررسی و آسیب شناسی تصورات اشتباه در مورد این که اگر به زبان های بومی توجه شود از یک پارچگی و اتحاد جامعه کاسته می شود.
و موارد دیگر از این دست راه هایی است که بتوان جلوی مرگ زودرس زبان های محلی را گرفت. چرا مرگ زودرس؟ همانطور که گفته شد تا زمانی که از لحاظ فرهنگی، قدرت رسانهای و سرمایهگذاری انجام نشود نمیتوان به حفظ یک زبان برای آیندگان امیدوار بود. امروزه خیلیها فکر میکنند زبان کردی حفظ شده است اما واقعیت این است که بسیاری از زبان ها در حال تخلیه شدن هستند و فرهنگ جهانی و حتی رسمی کشورها در حال قالب کردن واژگان خود به دیگر زبانها و خرده زبانها هستند. این امر شامل زبان کردی تنها نمی شود بلکه ۹۵ درصد از زبان های جهان را شامل می شود و تنها پنج درصد زبانها در حال حفظ و ارتقاء خود هستند. امروز در بین کُردهایی که در ایران زندگی میکنند واژگان غربی و واژگان زبان فارسی به عنوان زبان رسمی کشور نیمی از گفتار کُردی مردم را تشکیل می دهند و چه دلیلی ملموس تر و آشکارتر از این که ما روز به روز در حال از دست دادن زبان خود هستیم.
میثم رجبی
#گفتاره هایی در نقد هنر و فرهنگ
بدون دیدگاه