امروز جمعه ۲۰ مهر ۱۴۰۳ | ۲۱:۰۸:۵۸

Generic selectors
Exact matches only
جستجو در عنوان
جستجو در محتوا
Post Type Selectors

شما اینجا هستید |

صفحه اصلی » شاخه اصلی » مصاحبه با استاد پیشکسوت تعلیم و تربیت حاج  فرود براهیمی

۱۰ مهر,۱۴۰۰ تاریخ انتشار

modirنویسنده

469کد مطلب

598تعداد نمایش

بدون دیدگاهتعداد نظرات

مصاحبه با استاد پیشکسوت تعلیم و تربیت حاج  فرود براهیمی

مصاحبه با استاد پیشکسوت تعلیم و تربیت حاج  فرود براهیمی

به نام خداوند جان و خرد      کزین بر‌تر اندیشه برنگذرد  چندی قبل نورچشمی عزیز را در اتوبوس شهری زیارت کردم .  از بنده خواستند زندگینامه مختصری از خودم در اختیارشان قرار دهم که چون اکراه داشتم در جوابشان این بیت را خواندم :  عمل ببارد و علم بر مکش که مردان را                 رهی سلیم تر از کوی بی نشان نیست  ولی در نهایت در برابر اصرار ایشان پذیرفتند که به...

به نام خداوند جان و خرد      کزین بر‌تر اندیشه برنگذرد
 چندی قبل نورچشمی عزیز را در اتوبوس شهری زیارت کردم .  از بنده خواستند زندگینامه مختصری از خودم در اختیارشان قرار دهم که چون اکراه داشتم در جوابشان این بیت را خواندم :
 عمل ببارد و علم بر مکش که مردان را
                رهی سلیم تر از کوی بی نشان نیست
 ولی در نهایت در برابر اصرار ایشان پذیرفتند که به قول سعدی ، (یار موافق بود و ارادت صادق)
 پنج ساله بودم که به علت تنگی معیشت که در نتیجه خشکسالی های متمادی گریبان بسیاری از اهالی روستا را گرفته بود با خانواده راهی آبادان شدم .
 پدرم سوادی کم اما حافظه ای قوی داشت و از اشعاری که شنیده یا خوانده بود به مناسبت ها  استفاده می‌کرد .
 از جمله این دو بیت بود که در آن زمان حقیقتاً زبان حالش بود :
 درخت اگر متحرک شدی ز جای به جای
   نه جور اره کشیدی و نه جفای تبر
چو ماکیان به در خانه چند ببینی جور
    چرا سفر نکنی چون کبوتر طیار
 تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در آبادان گذراندم  و در سال ۱۳۴۱ دبیرستان فخری دیپلم ریاضی گرفتم .
خدمت سربازی را به عنوان سپاهی دانش ( دوره اول ) در منطقه پادنای سمیرم سپری کردم .  طرفه ی اینکه نوجوانی که در گرمای ۵۰ درجه تابستان آبادان پایش با آسفالت  خیابان چسبیده بود در سرمای ۲۵ درجه زیر صفر منطقه پادنا تا زانو در برف فرو رفته بود .
پس از پایان خدمت چون سپاهی من ممتازه شده بودم برای ادامه تحصیل به دانشسرای عالی سپاه دانش رفتم  و در سال ۴۸ با مدرک کارشناسی فارغ التحصیل شدم .
 برای ادامه خدمت معلمی به استان چهارمحال و بختیاری شهرستان (بروجن) اعزام شدم  و تا زمان بازنشستگی سال ۷۵ در دبیرستان ها مراکز تربیت معلم و مراکز آموزش ضمن خدمت معلمان استان تدریس کردم و چند سال هم با دفتر برنامه ریزی و تالیف کتب درسی ابتدایی و مجلات رشد در ارتباط بودم و همزمان در انجمن‌های شعر و ادب وابسته به اداره کل فرهنگ و  ارشاد اسلامی عهده‌دار نقد و بررسی اشعار و آموزش فنون و صنایع ادبی بودم .
 پس از بازنشستگی چون فرزندانم در دانشگاه اصفهان مشغول تحصیل بودند در این شهر سکونت اختیار کردم  و مدتی با اداره کل آموزش و پرورش در زمینه تدریس در دوره های ضمن خدمت گروه های آموزشی و تهیه و تالیف پیک های نوروزی همکاری داشتم اکنون هم در مدارس غیر دولتی با سمت مشاور و راهنمایی آموزشی در خدمت معلمان و دانش آموزان عزیز می باشم .
 اوقات فراغت خود را هم به مطالعه و آموختن مشغولم و در انجمن‌های شعر و و ادب از محضر شعرا و ادبا و فرهیختگان استفاده می‌کنم .
 از عنایات الهی سه فرزند مومن و متعهد دارند که در کسوت پزشک  ، مشاور معلم و استاد دانشگاه افتخار خدمتگزاری به هم وطنان بزرگوار را دارند .
چگونه سر خجل برآوردم  بر دوست
که خدمتی به سزار برنیامد از دستم
 با احترام و سپاس فراوان : فرود ابراهیمی

دسته بندی :

بدون دیدگاه

تعداد نظرات در انتظار تائيد : 1

نظر شما در مورد این اثر چیست دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید .