به گزارش ایل بختیاری کتاب «بوی چفیه»،( مجموعه خاطرات جانبازان و آزادگان سرفراز ۸ سال دفاع مقدس) در چهارمحال و بختیاری به همت رضا قاسمی در تابستان سال ۹۱ به چاپ رسیده است.
این کتاب دارای سه مقدمه از گردآورندگان به نامهای جمشید علیبابایی، شیروان اسدی رضا قاسمی می باشد.
در مقدمه اول رضا قاسمی در خصوص نحوه جنگ و تجاوز ارتش عراق به ایران، ادوات و ابزارهای به کار رفته در این جنگ و به طور کلی اهداف شوم دشمنان این نظام برای این جنگ و … صحبت شده است و تقویت روح ستیزندگی، تپش واژگان و توفندگی دیروزین انقلاب اسلامی را یکی از اهداف مطالعه خاطراتی رزمندگان که به قلم جانبازان و آزادگان سرفراز تهیه شده بیان کرد.
در بخش دیگر همین مقدمه درباره این کتاب نوشته شده؛ «مجموعه خاطرات جانبازان و آزادگان سرافرازی که فرزندانشان در سال تحصیلی ۸۹-۹۰ در مدرسه راهنمایی پسرانه شاهد شهرکرد شاغل به تحصیل بوده طی یک فراخوان جمع آوری گردید.
پس از تایپ و ویراستاری خاطرات با دقت انجام گرفت و نحوه تنظیم خاطرات در این اثر بر اساس الفبای فارسی، نام و نام خانوادگی خاطره نویسان صورت گرفته و قبل از شروع هر خاطر عکس پدر و پسر با مشخصات هر کدام جداگانه طراحی گردیده است.
درصد جانبازی و آزادگی خاطره نویسان به همت جناب آقای خسرو محمدی و همکارانشان در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مورد بررسی و تایید قرار گرفته که شایسته است از زحمات ایشان قدردانی گردد.
همچنین مجموعه تصاویر خاطره نویسان از دوران هشت سال دفاع مقدس زینت بخش پایانی این اثر گردیده است.»
همچنین در مقدمه دوم از جمشید علی بابایی آمده است؛« جنگ واژهای است هنجار شکن و نکوهیده اما زمانی که از نظر مقاومت و دفاع از ناموس و خاک کشور باشد واژه تقدس و مقدس بودن را با خود به همراه خواهد داشت. دفاع همهجانبه رزمندگان ما در هشت سال جنگ در مقابل رژیم منحوس بعثی عراق که ما آن را با واژه دفاع مقدس می.شناسیم دریایی از معرفت، غیرت، ایثار و جوانمردی که ۸ فصل آن را زندگی زنان و مردانی از جنس ما از این دیار تعبیر نمودند که سراسر این فصلها خاطراتی است زیبا، جذاب و شنیدنی و عبرت آموز.
کتاب حاضر که حاصل تلاش مجدانه برادر ارجمند جناب آقای رضا قاسمی است به سبب ارتباط دو نسل دیروز و امروز در بیان خاطرات جنگ از اهمیت ویژه برخوردار است و امیدوارم در سایه توجهات امام عصر هر روز شاهد آفرینش چنین آثار در این حوزه برای مانایی از فرهنگ ارزشمند باشیم.»
و در نهایت در مقدمه سوم از شیروان اسدی آمده:« چه زیبا بود آن زمان که بارش آتش با بارش عشق توام گشته بود لحظه قیام لالهها در چمن آنگاه به زمزمه و خلوص آینه دل را شستشو میدادند و در محراب عشق خلاص جان را به جان میسپردند آنگاه میشد که پاکی اخلاص را در قیام و قنوت و کوشان به نظاره نشست چه زیبا بود آن زمانی که در اوج نیاز به وصال جانان می رسیدند.
لازم به یادآوری است که این کتاب دارای ۱۶۰ صفحه حاوی خاطرات شهدا، دو صفحه اسامی دبیران و کارکنان آموزشگاه پسرانه شاهد شهرکرد از زمان بدو تاسیس تا زمان چاپ کتاب، ۲صفحه نمایه اسامی نویسندگان خاطرات، ۷ صفحه نمایش واژهها، اصطلاحات و تعبیرات و اعلام ها، ۳صفحه فهرست الفبایی عملیاتها، یک صفحه فهرست منابع و در نهایت ۱۵ صفحه از عکسهای رزمندگان می باشد.
اردوگاه رمادیه
اولین خاطره این کتاب از محمدعلی آزادمنش، فرزند علی، متولد ۱۳۴۶ آزاده و جانباز ۵۰ درصد است که توسط فرزندش رضا آزادمنش، فرزند محمد علی، متولد ۱۳۷۶، کلاس دوم راهنمایی تهیه شده است.
در این خاطره آمده:« دشمن همیشه در تلاش بود که با طریقی شکوه و عظمت برگزاری نماز جماعت را از ما بگیرد گاهی وحشیانه به اتاقهای اسرای ایرانی می ریختند و آنها را شکنجه و آزار و اذیت میکردند.
دشمن عراقی مجبور شده تا نیروهای تحت امرش را به صورت شبانه روزی بیدار نگه دارد تا از نماز جماعت را از ما بگیرد.
سربازان بعثی هر روز امام جماعت و ارشد اتاق را میبردند و شکنجه میدادند و به اصطلاح فلک میکردند به خاطر همین ما مجبور شدیم روزی یک امام جماعت و ارشد یک اتاق را داوطلب بفرستیم که مورد ضرب و شتم عراقیها قرار گیرد.
چند روزی گذشت و همین روش ادامه پیدا کرد تا یک روز فرمانده کل اردوگاه که یک ژنرال عراقی بود وارد زندان اسرا شد.
همه به نماز جماعت ایستادهاند خطاب به فرماندهان اردوگاه گفت: مگر به شما نگفتم امام جماعت اتاق را ببرید و شکنجه کنید تا دیگر نماز نخواند؟
در جواب تیمسار، یکی از فرماندهان گفت: «سیدی! کلهم الاسرای ایرانیون امام جماعت و کلهم ارشد»، آقای من تمام اسیران ایرانی هم امام جماعت و هم ارشد اتاق و ما قادر به کاری نیستیم.
کربلای ۵، یونولیت در جبهه، تونل وحشت، چند قطره آب، موج گرفتگی در جبهه، کوره داغ روی سینه، دانشگاه من جبه بهبود و … از جمله عناوین داستانهای نقل شده در این کتاب میباشد.
بدون دیدگاه